
دیشب طبق شب های معمول که میخواستم برم موکب، با خودم گفتم امشب شب اخرِ ۲ ماه نوکریه
بسه دیگه این ۲ ماه فقط شب و روز عکس و فیلم و تدوین کردن
امشبِ را دیگه میخوام بشینم فقط سخنرانی و روضه و سینه بزنم
آخه منم آدمم. دل دارم. تک و تنها و ۲۴ ساعته فقط کار فرهنگی و رسانه ای ....
چه خبره بابا !
همه دارند زندگی خودشون را میکنند و مسافرت و کربلا و غیره خودشون را میرند ولی من چی؟
بعد چند دقیقه ای که گذشت و داشتم لباس میپوشیدم با خودم گفتم پس بزار ابزار را میبرم و میزارم یک گوشه ولی دست بهشون نمیزنم و اگر احیانا سوژه خیلی خاصی بود برم پوشش بدم و خودم مستقیم صاف میرم تو مجلس میشینم ....
خلاصه رفتم تو موکب و وسیله هامو گذاشتم جای همیشگی و یکی بچه ها که ادم فهمیده و عاقلی هست کنارش نشستم از قضا خادم ها برای مون برای اولین ۲ تا چایی آوردند ...
یکدفعه همینطوری صحبت شد گفتم من امشب دیگه قصد عکس و فیلم ندارم و حقیقتش این ۲ ماه خسته شدم. دست تنها ۲۴ ساعته کار رسانه ای و فرهنگی تازه شما اینجا نهایت ۲ ساعت کارتون تمام میشه میرید تا فرداشب . ولی من چی؟
تاره بعد از اینجا باید بشینم تدوین و ویرایش و عکس بچه این و عکس فلانی و فیلم امشب و غیره را کارشو انجام بدم ....
این دوستم گفت :
وظیفه تو چیه ؟
کار فرهنگی و رسانه . درسته؟
تو فکر میکنی این کار تو کمتر از سینه زدن و سخنرانی گوش دادنه ؟!
گفت همین فیلم و عکس هایی که کارشو هر شب انجام میدی اگر دل یکنفر بلرزه یا هر چیزی ، میدونی ارزش کارت چقدره؟
گفت فیلم نذری اول اون خانم که گذاشتی برام درس هایی داشت
ازینکه مدتی ما تو هیئت یا مجلس امام حسین نبودیم و نمیومدیم از غفلت ما بود یا مشغله کاری ؟!
من بهش گفتم غفلت داداش
خلاصه ته حرفش گفت :
میتونست امشب مسیر صحبت ما اینطرفی نمیرفت و تو امشب که شب آخر ۲ ماه نوکری بود دست به دوربین نمیشدی و من اصلا این حرف ها به زبونم نمیامد و اصلا کنار هم نمینشستیم ...
گفت ولی بدون از وقتی رسانه تو این هیئت فعال شد همه انگیزه گرفتند و مجلس امام حسین علیه السلام گرم تر شد
دیدم حرفش حقه. حرف حق را پذیرفتم و به وظیفه نوکری خودم ادامه دادم ....
ناگفته نماند مشابه این حرف های را دوستان دیگر بهم گفته بودند ولی چون تنهام بعضی وقت ها دلم میگیره ....
خلاصه این شد داستان ۲ ماه نوکری ما .
------------------------------
راستی از همه قبول باشه ۲ ماه عزاداری 🌹
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم شهریور ۱۴۰۳ ساعت 17:13 توسط Ҳ̸ سّیدجواد ҳ
|